آیا برای موفقیت تلاش مهم تر از استعداد است؟!
همه ما آدمها در جوامعی زندگی می کنیم که در صورت موفق بودن در اهداف زندگی ، به سرعت برچسب «آدم با استعداد» به ما می زنند . در این گونه جوامع افراد موفق عموماً به عنوان اشخاصی شناخته می شوند که توانایی ها و استعدادهای ویژه ای دارند و به همین علت از سایر افراد جامعه متمایز می شوند . برای مثال اگر یک بازیگر یا تاجر در زندگی حرفه ای خود موفق باشد ، مردم می گویند که فلانی حتما «استعدادش» را داشته است . خوب حالا شما چه فکر می کنید ؟ آیا به نظر شما فقط استعداد مهم تر است یا تلاش و سخت کار کردن؟ البته در این مطلب ما می خواهیم به شکلی منطقی ثابت کنیم که برای موفق شدن تلاش و کوشش مهم تر از استعداد است .
استعداد، مکمل تلاش و کوشش برای رسیدن به موفقیت
حقیقتی بزرگ در مورد تلاش کردن
با وجود تبلیغات رسانه ها که «استعداد» را دلیل اصلی همه موفقیت های افراد موفق در جوامع مختلف می دانند ولی ظاهراً وقت آن رسیده است تا به این باور برسیم که تلاش و کار سخت برای موفقیت بسیار مهم تر و مؤثرتر از استعداد است . اگر موفقیت انسانها را به یک کاخ زیبا تشبیه کنیم ، استعداد ، زیربنا و فنداسیون این کاخ است و همه آنچه که بعد از آن ساخته می شود ، تلاش و کوشش است . آیا فقط روی یک زیربنا و فنداسیون سرد و سیمانی می توان زندگی لذت بخشی داشت ؟! در حقیقت نمونه های بسیاری از آدم های موفق در سراسر جوامع مختلف و در پیشه ها و مشاغل متفاوت وجود دارند که علیرغم دریافت ناعادلانه برچسب بی استعدادی در شروع کار خود ، با تلاش فراوان و کار سخت توانسته اند به افرادی موفق و مشهور بدل شوند . مثال عینی و واضح می خواهید؟ توماس ادیسون مخترع جریان برق که بارها به خاطر اَنگ بی استعدادی از طرف معلم ها از مدرسه اخراج شده بود . همچنین یک مثال نزدیک تر و ملموس تر برای نسل امروزی «مایکل جوردن» بسکتبالیست مشهور آمریکایی است ، او که بارها به جرم بی استعداد بودن از تیم بسکتبال دبیرستان اخراج شده بود ، بعدها یکی از ستاره های بی نظیر بستکبال در تمام دنیا لقب گرفت .
استعداد، مکمل تلاش و کوشش برای رسیدن به موفقیت
معجزۀ برچسب ها را دست کم نگیرید
در جوامع مختلف برچسب «تو با استعدادی» و «تو بی استعدادی» آن قدر قدرتمند عمل می کند که اغلب اوقات وقتی به یک فرد برچسب «تو با استعدادی» می خورد ، می بینیم که آن فرد با خیال راحت دست از تلاش کردن می کشد و در آخر با شکست به شخصی سرخورده و مأیوس تبدیل می شود . بیایید فرض کنید که در یک مدرسه به دانش آموزی مرتب بگویند که تو با استعداد و با هوش هستی . آیا می دانید در نهایت چه اتفاقی می افتد؟ غالباً در این گونه موارد دانش آموز مورد نظر ، به طرز عجیبی دیگر نیازی به تلاش و کار سخت و مطالعه در خود نمی بیند ، چون می خواهد فقط با تکیه بر نیروی استعداد کار و اهدافش را پیش ببرد . اما اتفاقی که نهایتاً میافتد این است که دیگر دانش آموزان با تلاش ، کوشش و مطالعه بیشتر از این دانش آموز یک بُعدی با استعداد جلو می افتند . جالب اینکه این قضیه در مورد افرادی که برچسب بی استعدادی هم به آن ها زده می شود نیز صادق است . این گونه افراد هم معمولا ناامید شده و دست از کار و تلاش برمی دارند . در این جا به نظر می رسد گاهی زدن برچسب «با استعداد» به یک شخص به نوعی ظلم در حق او محسوب می شود . زیرا به این ترتیب این فرد نیازی نمی بیند که به تلاش و سخت کار کردن برای رسیدن به موفقیت متکی باشد و می خواهد صرفاً با استعدادی که دارد همه کارهای خود را پیش ببرد . در این حالت حتی اگر فرد به تلاش و سخت کار کردن برای موفقیت نیز اعتقاد داشته باشد چون برچسب با استعداد بودن به او زده شده ، تلاش هایش معمولا نادیده گرفته می شود و همین امر ، خود عامل نادیده گرفتن رشد و پیشرفت شخص هم می شود . به طور کلی برچسب زدن به افراد به عنوان «با استعداد» یا «بی استعداد» صرفاً یک تعریف ساده به حساب نمی آید . در واقع جا انداختن این مفهوم که بعضی افراد به طور ذاتی از بعضی دیگر «بهتر» هستند ، به جای اینکه سازنده و مفید باشد ، در بیشتر مواقع مخرب است .
استعداد، مکمل تلاش و کوشش برای رسیدن به موفقیت
چگونه قدرت بی نظیر خود را به چنگ بیاوریم
این درست است که ما در برخی موارد از دیگران قویتر و بهتر هستیم ، اما تلاش ، کوشش و سخت کار کردن برای موفقیت ، راز اصلی موفق شدن هر انسانی است . برای رسیدن به موفقیت با تکیه بر تلاش و کار سخت ، باید سه نکته منطقی را مد نظر قرار دهید تا بتوانید قدرت بی نظیر پنهان در وجود خود را برای ادامه کار و موفق شدن به چنگ بیاورید .
۱- از خود بپرسید که چه چیزی بیشتر از همه مورد علاقه و توجه شماست
غالباً شما به چه چیزی فکر می کنید؟ یا اینکه دوست دارید در اوقات فراغت چه نوع کاری را انجام دهید؟ در حقیقت چه کاری بیشتر شما را از به لحاظ روحی ارضا می کند ؟ اگر از توانایی ها و مهارت های خود مطمئن نیستید ، پس باید حتماً مسائل جدیدی را امتحان کنید یا اینکه روی موضوعات جدیدی سرمایه گذاری کنید .
۲- همیشه روی نقاط قوّت خود کار کنید
مثلاً اگر به این نتیجه رسیده اید که کارهای هنری را دوست دارید به دنبال منابعی باشید که توانایی ها و مهارت های شما را در این زمینه تقویت کنند و نیز به شما کمک کنند تا در یک زمینه خاص مهارتی خاص را به دست بیاورید . سعی کنید به کلاسهای آموزشی مفید بروید ، یک مربی خوب پیدا کنید تا به شما در این زمینه بتواند کمک کند ، منابع و مقالاتی را بیابید که بتوانید خودتان آنها را بخوانید و اطلاعاتتان را افزایش دهید . همیشه پرسشگر باشید و در ادامه جواب ها را به خاطر بسپارید . در خصوص مهارت های اساسی که در ابتدای کار لازم دارید حتماً خوب فکر کنید و برای به دست آوردن آن مهارت ها به دنبال یک راهکار منطقی ، موثر و عملی باشید .
۳- بازخوردها یا به اصطلاح فید بکها را جدی بگیرید
اجازه بدهید بازخوردی که از سخت کار کردن دریافت می کنید به شما بگوید که کدام کار شما خوب است و کدام یک از کارهایتان نیاز به بهبود دارد . انسانهای موفق هرگز برای موفقیت از یادگیری در هر شرایطی دست نمی کشند . در حقیقت پذیرفتن انتقادهای سازنده ، دلسوزانه ، یادگیری و سخت کار کردن برای موفقیت شما ، مکمل هم هستند . هیچگاه سخت کوشی را متوقف نکنید و همیشه خودتان را برای پیشرفت مداوم متعهّد و مسئول نگه دارید . این مهم نیست که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند ، آیا فکر می کنند با استعداد هستید یا بی استعداد ، آن چیزی که مهم است تلاش و کار مداوم و مثبت شماست . همواره کار خود را مانند یک معشوقه در آغوش بکشید و به توانایی های خود اعتماد داشته باشید . شما فقط زمانی می توانید آرزوهای خود را پیگیری کنید که به این نتیجه رسیده باشید که تلاش و سخت کار کردن برای موفقیت رمز اصلی پیروزی شماست .
استعداد، مکمل تلاش و کوشش برای رسیدن به موفقیت