شهرت فیلم آواتار در سال ۲۰۰۹ میلادی نشان داد که عاشقان سینما، فرق بین دنیای دو بُعدی و سه بُعدی را خوب درک میکنند. آنان مایلند برای چنین فرقی، حتی پول بیشتری هم پرداخت کنند. اما خوب، بیشتر ما به دیدن فیلمهای دو بُعدی عادت کردهایم.
در تصاویر دو بعدی، هر چند شخصیتهای سینمایی در نگاه اول از عمق و بافت برخوردارند. اما تصویر نمایشگرهای فعلی ما در واقع مسطح است. هنگامی که عینک سه بعدی به روی چشم بزنیم، جهانی را مشاهده میکنیم، که کاملاً متفاوت است. جهانی که امکان راه رفتن، دست زدن و نوعی کُنشگری در آن وجود دارد!.
تخیُّل زندگی کردن در چنین جهانی برای ما دور از ذهن نیست. چون جهانی که در حال حاضر درآن زندگی میکنیم، این خصوصیتها را دارد. وسایلی که ما در زندگی روزمره با آنها ارتباط داریم، دارای ارتفاع، عرض و طول هستند. ولی برای شخصی که زندگی را صرفاً در دو بُعد میشناسد، درک محیط سه بعدی غیرممکن است.
بنا به گفته اکثر محققان، به همین خاطر است که مشاهده بعد چهارم یا ابعاد فراتر از آن، معمولاً خارج از ظرفیت اکثر انسانها است. دانشمندان با درنظر گرفتن این فرضیه، باور دارند که حداقل ۱۰ بعد متفاوت در هستی وجود دارد. اما بیشتر ما انسانها هرگز آنها را درک نکردهایم. زیرا ما زندگی را فقط در سه بُعد تجربه میکنیم. و اصولاً مغزمان نمیداند که چگونه باید بُعد دیگری را نیز پیدا کند.
اِدوین آبوت (۱۸۳۸ – ۱۹۲۶) استاد الهیات در انگلیس بود. او در سال ۱۸۸۴ میلادی، رُمان کوتاهی به نام « پختستان » به چاپ رساند که در آن مسئله مشاهده ابعاد دیگری از هستی را مورد بررسی قرار داد. آبوت در رُمان خود به توصیف نوعی سبک زندگی مربعی در جهانی دو بعدی میپردازد.
معنی زندگی در دو بعد این است که یک مربع توسط فضاهایی به شکل دوایر، مثلثها یا مستطیلهایی احاطه شده باشد. ولی تمام آن چیزهایی که در مربع می توانید ببینید، در واقع فقط از یک سری خطوط تشکیل شده است.
داستانی کوتاه، اما جالب
روزی، کُرهای به ملاقات یک مربع رفت. کُره از نگاه مربع، فقط شبیه یک دایره ساده بود. زمانی هم که کُره از اشیاء سه بُعدی حرف میزد، مربع بیچاره از این حرفها سر در نمیآورد. در آخر، کُره مربع را با خود به دنیای سه بعدی برد. و بالاخره، مربع متوجه این بُعد جدید شد.
مربع قصّه ما نه تنها خطوط را دید. بلکه تمام اشکال دارای عمق را هم مشاهده کرد. مربع با شهامت تمام از کُره پرسید، که آیا بُعدهایی فراتر از جهان سه بعدی هم وجود دارند. این سوال باعث شگفتی زیاد کُره شد. زیرا کُره، جهانی فراتر از این سه بُعد را نمیتوانست درک کند.
به طور معمول مغز انسان برای درک بُعدی فراتر از این سه بُعد، تعلیم نیافته است
اما این بُعدِ دیگر، واقعاً چیست؟!
عارفان و فیلسوفان آن را به عنوان مکانی در نظر میگرفتند، که ارواح موجودات در آن زندگی میکنند. البته در آن بُعد کزایی موجودات، خود را به قوانین زمینی محدود نکردهاند. انیشتین (فیزیکدان بزرگ) در نظریه نسبیت خاص خود، بُعد چهارم را زمان عنوان میکند. اما بعدها متوجه شد که زمان از فضا قابلیت جدایی ندارد.
طرفداران فیلمهای علمی تخیلی، این بُعد را به عنوان فضا-زمان میشناسند. به طوری که نظریۀ پیوستگی فضا-زمان دهههاست، که توسط نویسندگان فیلمهای ژانر علمی-تخیلی محبوبیت پیدا کرده است. انیشتین نیروی جاذبه را هم به عنوان خَمِشى در بُعد فضا-زمان توصیف نمود.
البته امروزه، برخی فیزیکدانان بُعد چهارم را به عنوان فضایی تعریف میکنند، که قائم بر یک مکعب است. اما اشکال کار اینجا است که تصور یا دیدن فضایی، که عمود بر یک مکعب است، لااقل فعلاً برای ما ممکن نیست. شاید تعجب کنید، ولی محققان از ایدههای انیشتین برای بررسی امکان مسافرت انسان در زمان استفاده کردهاند.
از طرفی، چون ما میتوانیم در جهان سه بعدیِ خودمان در هر جهتی حرکت کنیم، ولی در زمان فقط میتوانیم، به جلو حرکت کنیم؛ بنابراین، سفر به زمان گذشته به لحاظ عملی، تقریباً غیر ممکن عنوان شده است. اگر چه بعضی محققان امیدوار به پیدا کردن کرمچالههایی هستند، که به بخشهای مختلف فضا-زمان متصل میشود.
حال سؤال اینجاست که: اگر ما واقعاً نمیتوانیم از بُعد چهارم برای سفر در زمان و مکان استفاده کنیم و حتی امکان مشاهده بُعد چهارم برای ما وجود ندارد، کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن، به چه دردی میخورد؟!.
میتوان گفت به هرحال فهمیدن ماهیت این ابعاد غیر متعارف در جهان لایتناهی، برای فیزیکدانان و ریاضیدانان بسیار حائز اهمیت است. زیرا به آنان و همه ما برای درک بهتر جهان هستی و قدرت بی پایان و لایزال پروردگار یکتا کمک میکند.
گردآوری، ویرایش و نگارش : کاروک